یه وقتایی هست که هی بیدار میمونی
با خودت میگی : الانه که زنگ بزنه
راهــ کـِـﮧ میـروے
مَـטּ خوبَمـ...مَـטּ آراممـ...مَـטּ قول בآבهـ اَمـ
فَقط گآهے בلتنگـ میشومـ....בلتَنگـ تَر اَز هَمهـ בلتَنگـے هآ
سکوتم را نکن باور . . .
من آن آرامش سنگین پیش از قهر طوفانم . . .
من آن خرمن ، من آن انبار باروتم که با آواز یک کبریت آتش می شوم یکسر . . .
روی قلبی نوشته بودن شکستنی است مواظب باشین !
ولی من روی قلبم نوشتم شکسته است،راحت باشید...
اهـل پـنـهـان کـاری نـیـسـتـــم...!
اعـتـرافــ مـی کـنـــم:
زمـــــــانی دل یـکــــــے راســوزانـــده ام !!!
حــالا ..
یـــــکـــــــے...
یـــــکـــــــے...
یـــــکـــــــے...
دلــــم را مـی ســوزانـــنـــــد…
قصه از اون جا شروع شد که خیلی عصبی بود...
گفت: دوستم داری؟
گفتم: قد دنیا...
گفت: ثابت کن،گفتم چه جوری؟
گفت: تیغو بردار رگتو بزن!
گفتم: مرگ و زندگی دست خداست...
گفت: پس دوسم نداری...
تیغ رو برداشتم رگم رو زدم!
وقتی آهسته داشتم تو بغلش جون می دادم...
تو گوشم گفت: اگه دوستم داشتی تنهام نمی ذاشتی...
اشـڪ هآیتَ را بــآ בست هآے פֿــوבتَ پــــاڪ ڪטּ
منتـــظر هیــــچَ בستــے בر هیــــچَ جـآے ایــטּ בنیــــآ نبـــاشَ!
.... کـﮧ همـــﮧ رهگـــــذرنــבَ ... !
ϰ-†нêmê§ |